جدول جو
جدول جو

معنی درس کردن - جستجوی لغت در جدول جو

درس کردن
(تُ اُ تُ خوا / خا شُ دَ)
درس خواندن. فراگرفتن. یاد گرفتن. آموختن. تتلمذ. تعلم. خواندن:
پندحجت را بخوان و درس کن زیرا که هست
چون قران از محکمی وز نیکوی و موجزی.
ناصرخسرو.
بغرض دوستی مکن که خواص
درس ’و التین’بی شره نکنند.
خاقانی.
’یکنزون الذهب’ نکردی درس
’یوم یحمی’ نخواندی از تفسیر.
خاقانی.
نشگفت گر از فردوس ادریس فرود آید
تا درس کند پیشت اخبار جهانداری.
خاقانی.
حرث، درس کردن قرآن. مدارسه، با کسی درس کردن. (دهار)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درز کردن
تصویر درز کردن
کنایه از آشکار شدن و فاش شدن راز یا مطلبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درست کردن
تصویر درست کردن
ساختن، آماده کردن، تربیت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درو کردن
تصویر درو کردن
بریدن گیاهان از روی زمین با داس یا ماشین درو، درویدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرس کردن
تصویر هرس کردن
در کشاورزی هرس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درج کردن
تصویر درج کردن
گنجاندن جا دادن گنجانیدن و نوشتن مطلبی در کتاب رساله و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
دریافتن، فهمیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درست کردن
تصویر درست کردن
مرمت کردن، ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درز کردن
تصویر درز کردن
آشکار شدن فاش گردیدن: عاقبت مطلب درز کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
احساس دردی در عضوی از اعضای بدن، پایم درد میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرس کردن
تصویر غرس کردن
نشاندن درخت کاشتن درخت
فرهنگ لغت هوشیار
(شکار) ریسمان درگردن تازی انداختن (ناظم الاطباء) : اسد راز گردون مرس کرده چون سگ شهاب آورد از پی پاسبانی. (وحشی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرس کردن
تصویر هرس کردن
بریدن شاخه های زاید درخت، فرخوکردن، برآوردکردن ارزش مقداری محصول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درز کردن
تصویر درز کردن
((~. کَ دَ))
فاش شدن راز یا خبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
پی بردن، دریافتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
Ache
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
Apprehend, Fathom, Perceive, Realize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درج کردن
تصویر درج کردن
Insert
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
apreender, compreender, perceber, realizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
疼痛
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
理解 , 感知 , 实现
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درج کردن
تصویر درج کردن
插入
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
boleć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
pojąć, rozumieć, postrzegać, uświadamiać sobie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درج کردن
تصویر درج کردن
wstawiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
боліти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درج کردن
تصویر درج کردن
вставити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
розуміти , сприймати , усвідомлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درج کردن
تصویر درج کردن
einfügen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
schmerzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
erfassen, begreifen, wahrnehmen, verwirklichen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درج کردن
تصویر درج کردن
вставлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
болеть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درک کردن
تصویر درک کردن
понять , понимать , воспринимать , осознавать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درد کردن
تصویر درد کردن
doer
دیکشنری فارسی به پرتغالی